همیشه پیش خود فکر میکنیم که غافلگیر زمان میشویم و زمان آن طور که باید و شاید به ما اجازه نمیدهد کارهای که در ذهن و شاید حتی در رویاهای خود میپرورانیم به انجام برسانیم. بهترین فرصتها و یا بدترین آنها همیشه زمانی رخ میدهد که انتظار و امادگیاش را نداشتهایم. حتما شما هم با چنین موقعیتهای دشواری روبه رو شدهاید و توضیحات گفته شده را به راحتی درک میکنید. چرا چنین میشود؟ چرا برای ما این اتفاقات بیشتر رخ میدهد و نه دیگران؟ چرا زمانی که آمادگی این اتفاقات را داریم رخ نمیدهند؟ بلکه زمانی پیش میایند که آمادگی آن را نداریم؟ پاسخ همهی این سئوالات در بحثی به نام "مدیریت زمان" نهفته است. مدیریت زمان یعنی چی؟ و این بحث به چه معناست؟ یعنی اینکه از فرصتهای و لحظههایی که داریم بهترین استفاده را داشته باشیم، حتی زمانی که منتظر چنین پیشامدی نباشیم. شاید این صحبتها به نظرتان تکراری باشد اما یک تفاوت دارد و آن این است که راه کارهایی ارائه دادهایم تا شما بتوانید از زمان خود استفاده بهینه داشته باشید: 1. لازمهی و شرط اصلی مدیریت زمان این است که شما هدفهای اصلی زندگی خانوادگی و شخصی خود را مشخص کنید و بهترین روش این است که هدفتان را بنویسید و در این امر برنامهریزی، دقت و تلاش زیادی را به خرج دهید تا بتوانید به اهداف خود نایل شوید چون اگر یکی از عاملهای گفته شده نباشد در راه سر در گم خواهید شد. 2 . رسیدن به هر هدفی حتی خیلی کوچک نیاز به زمان مناسب دارد و به تدریج صورت میگیرد، اگر تلاش لازم را انجام میدهید ولی به نتیجهای که میخواهید نمیرسید، ناراحت و نگران نشوید به تلاش خود ادامه دهید. تلاشهای ما همانند مثال یک درخت و باغبان آن است. ما باغبان و تلاشهایمان مانند یک درخت است. باغبان درخت خود را آبیاری میکند، مواظب آن است تا در فصل مناسب از میوههای درختش استفاده کند و انتظارات خود را برای فصل تابستان نگه میدارد و این امید را ندارد که درختش در فصل زمستان به او میوه بدهد. پس شما هم تلاش خود را بکنید اما منتظر باشید تا زمان باروری درختتان فرا برسد. 3. رسیدن به هر هدف نیازمند انجام چندین فعالیت کوچکتر است. شما باید چندین قدم کوچکتر را بردارید تا به اهداف بالاتری برسید. تلاش میکنیم ریز..ریز همانند ابر که همه میدانیم ابر حاصل تلاش قطره قطرههای اب است تا تبدیل به ابری پربار میشود. پس یادمان باشد برای پر بار شدن ابر باید از قطره قطرههای اب شروع کنیم. 4. بدون داشتن هدفهای قابل وصول و مشخص شما نمیتوانید درباره مدیریت زمان خود تصمیم بگیرید. پس هدفهایی را در نظر داشته باشید که بتوانید به آنها برسید، نکتهی مهمی که در اینجا حائز اهمیت است این است که در حد تلاشتان، رزو و هدف داشته باشید نه کمتر نه بیشتر. زیرا اگربیشتر از تلاشتان ارزو داشته باشید چون به آنها نمیرسید دچار سرخوردگی و افسردگی خواهید شد. 5. برنامههای زمانی در خانواده تا حدودی به برنامههای زمانی یکایک اعضای خانواده بستگی دارد. اگر برنامهریزی و هدفی برای زندگی شخصی و خانوادگی خود دارید این کار مستلزم همکاری و یاری تمام اعضای خانواده است. 6. اگر هدفی را دارید که گروهی است و لازمهی آن تلاش تمام اعضای گروه است متناسب با توان خود و اعضای گروه گام بردارید نه خیلی سریع نه کند. 7. اولویتها در یک زمان تغییر پذیرند ولی لازم است در هر زمانی اولویتها را بازنگری کنید و تغییر دهید. گاهی تلاشهای شما فراتر از آن که پیش بینی میکردید میرود پس در این جا و در این مرحله باید تغیری دراهداف خود ایجاد کنید. و یا بر عکس متوجه میشوید که قادر به تلاش در این حد نیستید پس در اهداف خود یک باز نگری داشته باشید. 8 . از همسرتان و یا والدین خود انتظارات افراطی نداشته باشید. به طور کلی افراد کمال طلب آماده مساحمه و اتلاف وقت هستند. این گونه از افراد با ادعای اینکه کسی به آنها کمک نکرده و زمینه موفقیت آنها را فراهم نکرده است کارهای خود را توجیح میکنند. درسته که کمک و مساعدت دیگران در موفقیتهای ما نقش دارد اما این نقش تا حدودی اهمیت دارد و بیشتر درصد موفقیت به تلاشهای خود فرد بستگی دارد. 9 . برای برنامهریزی بهتر اوقات خود نیاز به توجه به خود، همسر و یا افرادی که میتوانند به شما کمک کنند دارید. زیرا تشویق و دلداری و مساعدت دیگران نقش بسزایی در پیشرفت سریع تر شما دارد . 10 . سعی کنید بعضی از باورهای نادرست درباره مدیریت ناکارآمد زمان را در ذهن خود از بین ببرید. مثلا خیلی از افراد میگویند از فلان روز یا از فلان تاریخ شروع میکنم به درس خواندن، شروع میکنم به کار کردن یا.. نه اینها همه باورهای غلط است. از همین امروز تصمیم بگیرید و تلاش خود را شروع کنید به امید آیندهای واهی نباشید. چون اگر منتظر چنین روزی باشید هیچ وقت، چنین روزی فرا نمیرسد. 11 . در گذشته توقف نکنید و افقهای زیبایی را برای خود ترسیم کنید. تنها از گذشته خود درس بگیرید و به عنوان موتوری برای حرکت به جلو از آن استفاده کنید نه برای حرکت به عقب. 12. این باور را درخود ایجاد کنید که شما مسئول زندگی و اعمال شخصی خود و خانواده تان هستید. بعضی از افراد عادت دارند همیشه مشکلات و سختیهای که برایشان در جریان زندگی پیش میآید را به گردن دیگری میاندازند برای اینکه خود را تبرئه کنند راهی بهتری از این را نمیشناسند. اگر متاهل باشند، تقصیرات را به گردن همسر خود میاندازند، و اگر مجرد باشند، پدر و مادر خود را مسئول تمامی این مشکلات میدانند. اما این موضوع ا را باور کنید که تنها شما و شما هستید که مسئول تمامی مصائب و مشکلات زندگی خود هستید. پس برای حل آنها باید خودتان به تنهایی گام بردارید.
نظرات شما عزیزان:
پاسخ:خواهش میکنم این نظر لطف شماست و خوشحالم که این نظر رو دارید